امروز بهترین فرصت برای صلح در سوریه است؟

به گزارش وبلاگ تام فورد، سوریه راه چاره نظامی ندارد. نه دولت سوریه قادر است تا ابد بجنگد و نه مخالفانش قادر هستند که کار آن را یکسره نمایند. ولی فرسایشی شدن این جنگ نه فقط به اضمحلال کشور و ملت سوریه می انجامد، بلکه ظرفیت آن را دارد که اوضاع منطقه را بحرانی تر کند. بنابراین موفقیت نظامی دولت سوریه در حلب، بهترین فرصت است که یک طرح جامع صلح روی میز مذاکرات گذاشته گردد.

امروز بهترین فرصت برای صلح در سوریه است؟

به گزارش وبلاگ تام فورد، عباس عبدی - فعال سیاسی و روزنامه نگار - در روزنامه اعتماد می نویسد: ترور عجیب سفیر روسیه در ترکیه نشان داد که اوضاع منطقه ناپایدارتر از آن است که تصور می گردد و به قول معروف اوضاع به مویی بند است! و فردا را نمی توان پیش بینی کرد، چه رسد به آینده ای که به کلی نامعلوم است. این بحران ها از پی حمله آمریکا به عراق رخ داد، هرچند ظرفیت آن در داخل منطقه وجود داشت، ولی این حمله و سقوط یک رژیم به دست نیروی بیگانه از منطقه، موجب فعال شدن مجموعه ظرفیت های خشونت آمیز شد.

متأسفانه حکومت ترکیه در روبروه با اوضاع منطقه برخورد مسئولانه ای نداشته است. از همان زمان که گمان می کرد در زمان کوتاهی حکومت اسد را در سوریه یکسره می نماید و اردوغان خود را در سطح رهبر منطقه و حتی دنیا اسلام معرفی خواهد نمود، مرتکب اشتباه شد تا آن موقع که هواپیمای روسی را سرنگون کرد و با وجود قدرت نمایی اولیه، وقتی که دید سنبه طرف پرزور است، عذرخواهی کرد.

همچنین تا بعد که تبعات حمایت از گروه های جهادی و سلفی، گریبان خودش را گرفت و با انواع و اقسام بمبگذاری امنیت ترکیه را از میان بردند. کودتای ترکیه نیز ضربه بعدی بود که گمان می رفت پس از این کودتا اردوغان تجدیدنظری اساسی در سیاست منطقه ای خود کند. ترکیه اکنون با کاهش 20 درصدی در ارزش لیر ترکیه و توقف رشد مالی و گردشگری روبرو شده است. ولی همه این اقدامات یکسو، ترور اخیر اثرات مخرب تری بر این کشور خواهد داشت زیرا این واقعه نشان داد که تروریسم برای ترکیه نه یک پدیده بیرونی و فرامرزی که برعکس یک پدیده کاملا درونی است؛ به طوری که در نیروی پلیس آنجا هم لانه نموده است، نیروی پلیسی که هزاران نفر از اعضایش پس از کودتای تابستان اخراج شدند. حالا معلوم می گردد که حتی دیگر اقدامات تروریستی و بمب گذاری ها می تواند با همراهی یا سکوت نیروی پلیس اجرا شده باشد. در واقع این ترور کلیت نظام اداری و سیاسی ترکیه را مورد سوال قرار داد. پس از این ترور اوضاع مالی این کشور بدتر هم خواهد شد زیرا گردشگری به حداقل ممکن خواهد رسید، چرا که تروریسم در نیروی حافظ امنیت گردشگران رخنه نموده است. اینکه آن فرد از هواداران گولن بوده یا نبوده اند هیچ تغییری در اصل ماجرا نمی دهد.

اشتباه ترکیه از آنجا ناشی شد که تفاوت موقعیت خود را با عربستان و قطر مورد توجه قرار نداد. آنها کشورهایی بودند که دور از میدان سوریه قرار داشتند و عوارض این جنگ گریبان آنان را نمی گرفت. به علاوه آنها دو کشور نفتی هستند که نیازی به درآمدهای جاری مثل گردشگری ندارند، و به لحاظ منابع ارزی در موقعیت خوبی هستند، در حالی که ترکیه نمی توانست وارد معادلات و مجادلاتی گردد که اقتصاد آن کشور را در معرض شوک قرار دهد.

آنچه در جریان این ماجرا مهم تر است، شرایط خطیر سوریه است و اینکه بروز هر اتفاقی در آن کشور احتمال دارد و می تواند شعله های بحران را در داخل این کشور و نیز مناطق دیگر شعله ورتر کند. واقعیت این است که سوریه راه چاره نظامی به معنای حذف کامل یک طرف ندارد. نه دولت سوریه قادر است تا ابد بجنگد و نه مخالفانش قادر هستند که کار آن را یکسره نمایند. ولی فرسایشی شدن این جنگ نه فقط به اضمحلال بیش از پیش کشور و ملت سوریه می انجامد، بلکه ظرفیت آن را دارد که اوضاع منطقه را بحرانی تر کند. بنابراین موفقیت نظامی دولت سوریه در حلب، بهترین فرصت است که یک طرح جامع صلح روی میز مذاکرات گذاشته گردد.

فراموش نکنیم که ورود مستقیم روسیه در بحران سوریه این حسن را دارد که طرف های درگیر ماجرا، اعضای اصلی شورای امنیت هستند و می توانند توافقاتی را سامان دهند و سایر کشورهای درگیر در ماجرا که قدرت حل منازعه ندارند را تابع تصمیمات خود نمایند. ارایه یک طرح سیاسی از جانب اسد و متحدانش نه تنها فشارها را علیه آنان در قضایای حلب خنثی می نماید، بلکه توپ را به زمین مخالفان رژیم خواهد انداخت. در چنین جنگ هایی اگر پیروزی نظامی تبدیل به یک پیروزی سیاسی نگردد، بدون تردید و با گذشت زمان به شکست تبدیل خواهد شد؛ تجربه ای که در جنگ ایران و پس از فتح خرمشهر به دست آورده ایم.

یک نکته مهم را فراموش نکنیم. فارغ از اینکه واقعیت ماجرای سوریه چیست و چه نیروهایی در برابر حکومت سوریه قد علم کردند و کدام رژیم های مرتجع عربی آتش بیار این معرکه هستند، آنچه در اذهان مسلمانان دنیا مطرح و تا حدود زیادی با اقبال روبرو شده، این جنگ را نوعی جنگ فرقه ای معرفی نموده اند. بخشی از دشمنان ایران سعی کردند که جنگ ایران و عراق را جنگ عرب و فارس جا بزنند که شکست خوردند. یک علت مهم این شکست سیاست های بعضی حکومت های عربی به ویژه سوریه و در مرحله بعد لیبی بود که این صف بندی را شکستند و از این نظر ایران باید از آن مواضع خشنود باشد. ولی اتفاقات سوریه فراتر از عرب و فارس تعبیر می گردد و به نفع ایران نیست که این وضع ادامه یابد. کافی است که خطر سلفی ها از روی سوریه دفع گردد و همه نیروها به تفاهمی ملی برسند. همین حد برای ایران کفایت می نماید. ایران می تواند پیشگام چنین ایده ای باشد.

منبع: خبرگزاری ایسنا

به "امروز بهترین فرصت برای صلح در سوریه است؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "امروز بهترین فرصت برای صلح در سوریه است؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید